داستان زندگی ماست انگار:
اگر اهل فکر باشی البته... و گوش شنوا و چشم بینا به "دیگران" هم داشته باشی...
*
ویدا به دلایل مختلف رو اعصابمه... از اون تیپ شخصیتی که برای خیلیها دلشنینه و برای خیلیها بیریشه... یه سری از حرفها و کارهاش لذه میبرند و یک سری بهش میگن روشنفکرنما... به هرحال، این دختر خیلی از کارها و حرفها و احتمالاً طرز فکرش (خیلی کم شد با هم جدی حرف بزنیم) رو اعصابمه...
اما هرچی که باشه و نباشه، هنرمند جذابیه. بخش قابل توجهی از کارهاش رو خلاقانه میدونم و دوست دارم.
این عکس پروفایل رو گذاشته که من بسی لذت بردم:
لیست کارهام جلومه و فکر میکنم.. خییییییییییلی کار دارم!... اما باز... بذار اول این ساندویچم رو بخورم... بعد... بعد...
*
I'm just like... you know... usual!
*
و این:
*
... دروغی از این غمینتر هم نیست...
بعد از تحریر نوشت:
یک کلیک دیگه... و بالاخره... لبخند.
No comments:
Post a Comment