حالا درسته که ما به آقا حافظ خیلی ارادت داریم و دم عید هم هست و ایشون می خوان تشریف بیارن رو میز ما! اما درجواب فرمایششون مبنی بر:
اگرچه زندهرود آب حیات است// ولی شیراز ما از اصفهان به
بهشون عرض می کنیم که بسیار کسان گفته اند:
1. "جهانآفرین را جهانی نبود// جهان را اگر اصفهانی نبود" (نقل از کتاب شاردن. شاعر را نمی شناسم)
2. "اصفهان نیمی از جهان گفتند// نیمی از وصف اصفهان گفتند" از محمدتقی بهار
3. "که گفته است اصفهان نصف جهان است// اگر باشد جهانی، اصفهان است" از ابن سینا
4. "اصفهان را نیمه خوانند از جهان// صد جهان من دیدهام در اصفهان
هفتدست و هشتخلد و چارباغ// جنت و باغ ارم رشک جنان
باغتخت‚آیینهخانه‚ چارحوض// هم نگارستان و هم نقشجهان
قصر عباسی، نمکدان، طوقچی// باغوحش و شیرخانه پیلکان" از جلالالدین همایی
و غیره...
خلاصه اینجوری ها! حالا مردی، جواب بده!!! >:)) P-:
***
مامان گفت "ماجرا از ولنتاین رسید به روز زن"... خندیدیم! ایهام خوبی داشت...
***
یعنی الان باز بابا هر روز صبحشو با بلاگ من شروع می کنه آیا؟ فکر لبخندآوریه...
***
بهزاد بدین وسیله رسماً اعلام می داریم که کوفتت شه! با قطااااار می آن پیشت؟؟؟ جااااان؟ کوفت! ببند! نخند!
***
از این صفحه ها درست شده که: "ما نوروز امسال در لحظه تحویل سال از جملات عربی برای دعا استفاده نمی کنیم"... یعنی جدا از این که چند قرن ادبیات رایج و مکتوب مملکت، خط مملکت، فرهنگ بخش عظیمی از سانان این مملکت و... رو می برن زیر سؤال، خنده ام می گیره که تو خودش تناقض داره: جملات! جمله ها... حتی جمع رو عربی بسته اند! بابا تو خونمونه! این یه زبانه! با زبان مبارزه کردن، بزرگترین حماقتیه که آدم در حق خودش می تونه بکنه... تو همین جمله، لحظه، تحویل، دعا... کلمه های عربی اند. تلویزیون، ماشین، گالری، سینما، معماری،... همه کلمه های اروپاییند. بیشتر کلمه های هنری، فرانسویند. خیلی کلمه های مهندسی، انگلیسیند. خیلی کلمه های فلسفی، آلمانیند...
یا برمی گردند، کتاب مذهبی نذار سر سفره، خواستی هم، اوستا بذار!!!! حالا می خوای نذاری، اوکی! قابل درکه! اما اوستا.....؟؟؟؟؟؟
ای بابا.. بی خیال... اینقدر وسواس، مارو می بره به زبان و خط پهلوی دوران باستان! اگر مرد میدانی، بستان، بکن... البته اگه تونستی >:)
از جو آمریکا و جو جاهل داخل ایران، لجم می گیره.
از این که همه چیز، مطلقاً همه چیز رو سیاسی می کنیم، بدم می آد.
و این که عشق من اینه که لحظه سال تحویل بگم:
"یا مقلب القلوب والابصار
یا مدبر اللیل و النهار
یا محول الحول و الاحوال
حول حالنا الا احسن الحال"... من با این چهارتا جمله بزرگ شدم. حسشون کردم... معلومه که دوست دارم بگمشون...
و فکر نمی کنم عربها چنین رسمی برای شروع سال نوشون داشته باشن. (اگه اساساً مفهوم مراسم سال نو داشته باشن) تازه حتی اگه داشته باشن، کی بخیله؟ بذار بگن! والله!!!! مگه من دوست دارم تریپ دالی فکر کنم و نقاشی کنم و زندگی کنم، کسی یقه ام رو می گیره؟.... بیخیال... گیر شب سال نو بود دیگه! باید می دادم به هر حال!!!
***
بالاخره بعد چند سال گوگل واسه روز زن یه عکس درست حسابی طراحی کرد.
***
یعنی خیلی حرفه ها! تو بلاد کفر، اون هم از نوع آمریکایی اش باشی، مجبور باشی از وی پی ان استفاده کنی، بعد تازه وی پی ان مورد نظر هی قطع شه و بره روی اعصاب!!!!
واقعاً تنها فکرم این بود که زنگ بزنم از دوستان توی ایران بپرسم که چیکارش کنم! اه!!!
***
می آم فیسبوک. اما نه الان. به قول بابا، "علم و دانش خفه ام کرد"!!!!!
***
من غیر قانونی ام!!!
وزارت علوم: دانشجویان ایرانی خارج از کشور، اجازه ندارند موضوع پایان نامه شان را درمورد ایران بردارند! به سلامتی! مبارک باشیم!!!!