امشب، در پیادهروی های شبانه...
گرگ دیدم در خیابانهای شهر
خون بالا آوردم
پایم شکست
*
- و اشکها را پا ک میکنم و میگویم، آره... از یونگ که پرسیدی اینجوری میگه که اخلاق دو جور است : اخلاق بردگی و اخلاق اربابی...
اخلاق بردگی یعنی همین چیزی که نود درصد مردم بهش معتقدند؛ اخلاقی که ميگوید در مهمانیها و جمع فامیل لبخند بزن، اگر عصبانی ميشوی، خوددار باش و فریاد نزن، وقتی دخترعمویت بچه دار ميشود برایش کادو ببر، وقتی دوستت ازدواج ميکند بهش تبریک بگو، وقتی از همکارت خوشت نميآید، این را مستقیم بهش حالی نکن،برای این که دوستت، همسرت، برادرت ناراحت نشوند خودت را،عقاید و احساساتت را سانسور کن، برای به دست آوردن تأیید و تحسین اطرافیان، لباسی را که دوست داری نپوش،اگر لذتی برخلاف شرع و عرف و قوانین جامعه بشری است آن را در وجودت بُکُش و به خاک بسپار، فداکار، مهربان، صبور، متعهد، خوش برخورد و خلاصه، همرنگ و همراه و هم مسلک جماعت باش…
اما اخلاق اربابی، کاملاً متفاوت است. افرادی که به اخلاق اربابی پایبندند، از نظر روانشناسی، آدمهایی هستند که به بالاترین حد از بلوغ روانی رسیده اند و قوانین اخلاقی را نه از روی ترس از خدا و جهنم و قانون و پلیس وهمسر و پدر و مادر و نه به طمع پاداش و تشویق اجتماعی، که برمبنای وجدان خودشان تعریف ميکنند. البته وجدان شخصی این افراد، مستقل، بالغ، صادق و سالم است، اهل ماست مالی و لاپوشانی نیست، صریح و بی پرده است و با هیچکس، حتی خودشان تعارف ندارد. بزرگترین معیار خالقان اخلاق اربابی برای اعمال و رفتارشان، رسیدن به آرامش و رضایت درونی است. اخلاق اربابی مرزهای وسیع و قابل انعطافی دارد و هرگز خشک و متعصب نیست.
برای تودههایی که مقید و مأخوذ به اخلاق بردگی هستند، اخلاق اربابی، گاه زیبا و تحسین برانگیز، گاهی گناه آلود و فاسد و در اکثر مواقع گنگ و نامفهوم است.
ادامه میدم که یونگ ميگه: افرادی که به اخلاق اربابی رسیده اند تاوان این بلوغ را با تنهایی و طرد شدگی پس ميدهند. آنها به رضایت درونی ميرسند ولی همیشه برای اطرفیانشان، دور از دسترس و غیرقابل درک باقی ميمانند...
اخلاق بردگی یعنی همین چیزی که نود درصد مردم بهش معتقدند؛ اخلاقی که ميگوید در مهمانیها و جمع فامیل لبخند بزن، اگر عصبانی ميشوی، خوددار باش و فریاد نزن، وقتی دخترعمویت بچه دار ميشود برایش کادو ببر، وقتی دوستت ازدواج ميکند بهش تبریک بگو، وقتی از همکارت خوشت نميآید، این را مستقیم بهش حالی نکن،برای این که دوستت، همسرت، برادرت ناراحت نشوند خودت را،عقاید و احساساتت را سانسور کن، برای به دست آوردن تأیید و تحسین اطرافیان، لباسی را که دوست داری نپوش،اگر لذتی برخلاف شرع و عرف و قوانین جامعه بشری است آن را در وجودت بُکُش و به خاک بسپار، فداکار، مهربان، صبور، متعهد، خوش برخورد و خلاصه، همرنگ و همراه و هم مسلک جماعت باش…
اما اخلاق اربابی، کاملاً متفاوت است. افرادی که به اخلاق اربابی پایبندند، از نظر روانشناسی، آدمهایی هستند که به بالاترین حد از بلوغ روانی رسیده اند و قوانین اخلاقی را نه از روی ترس از خدا و جهنم و قانون و پلیس وهمسر و پدر و مادر و نه به طمع پاداش و تشویق اجتماعی، که برمبنای وجدان خودشان تعریف ميکنند. البته وجدان شخصی این افراد، مستقل، بالغ، صادق و سالم است، اهل ماست مالی و لاپوشانی نیست، صریح و بی پرده است و با هیچکس، حتی خودشان تعارف ندارد. بزرگترین معیار خالقان اخلاق اربابی برای اعمال و رفتارشان، رسیدن به آرامش و رضایت درونی است. اخلاق اربابی مرزهای وسیع و قابل انعطافی دارد و هرگز خشک و متعصب نیست.
برای تودههایی که مقید و مأخوذ به اخلاق بردگی هستند، اخلاق اربابی، گاه زیبا و تحسین برانگیز، گاهی گناه آلود و فاسد و در اکثر مواقع گنگ و نامفهوم است.
ادامه میدم که یونگ ميگه: افرادی که به اخلاق اربابی رسیده اند تاوان این بلوغ را با تنهایی و طرد شدگی پس ميدهند. آنها به رضایت درونی ميرسند ولی همیشه برای اطرفیانشان، دور از دسترس و غیرقابل درک باقی ميمانند...
و یادم میاد که یونگ و فرويد كه در همین بحث ناخود آگاه جمعي ئه که از هم جدا شدند.......
یونگ رو دوست دارم. دلم میسوزه که اون اهم احتمالاً از تنهاییش زجرها کشیده...
کتاب "ضمیر پنهان"ش رو دوست دارم.
کتاب "ضمیر پنهان"ش رو دوست دارم.
کم کمش من رو از خودم میکشه بیرون...
*
*
بخواب.
چو مفلسی که طلبکار گنج قارون است.
پینوشت: نوشته ها و پادکستهای این سایت خوبه http://degaresh.com "بهترین" نیست... اما من این قدمهایی که داره تو ایران برداشته میشه رو دوست دارم.
پینوشت: نوشته ها و پادکستهای این سایت خوبه http://degaresh.com "بهترین" نیست... اما من این قدمهایی که داره تو ایران برداشته میشه رو دوست دارم.
No comments:
Post a Comment