بارون میاد جرجر،
من کار میخوام عرعر
یا این یکی:
اگه میشد چی میشد
یه کاری پیدا میشد
دلم عاشقش میشد
و اینگونه بود که من عمراً به چیز دیگهای فکر کنم. به جان همین دوتا بچه هام که رو گازند. و به جان همین کتاب که پنجشنبه امتحانش رو دارم و سوت میزنم واسش...
وای حالم بده،
احوالم بده...
No comments:
Post a Comment