Monday, September 30, 2013

ترسو

شب. چراغ خاموش است.
از خواب بیدار میشوم و با چشمهای نیمه باز، صورت محوی میبینم که خیره شده به من. میخندد.
میترسم. از جا میپرم و چشمهایم تمام هشیاری ام را تمنا میکنند.
- چیزی نیست. کاریکاتور خودم است. بخواب نگار.
کاریکاتور به من زل زده، میخندد.

من از خودم میترسم.
و دلم عجیب تنگ است.

2 comments: