Monday, February 28, 2011

از این در و اون در... و همچنان پایان نامه

آقا من این مرتیکه فیگور (همون فیگوروا) رو از قبر در می آرم و خفه اش می کنم! بله!!!
بماند که چقدر خنگه و چقدر غر زده بیخود و چقدر هم که دماغش بالا بوده و پیف پیف بو می داده، برگشته خوشگل و منگول گفته "این شاه عباس با این که کافره، اما درک درستی از قوم ما داره"!!!! فکر کن! کافر!!! مرتیکه اگه همین شاه عباس نبود که نسل ارمنی ها کلاً ور افتاده بود که... بیام بزنم تو دماغت؟؟؟؟ 
هی هی هی... باز به این ناموس ما بی احترامی کردن!!! D;
***
اندر پیچ و خم اندرونی و بیرونی عالی قاپو... در زدند! دویدم تا غذامو تحویل بگیرم. دخترک داد بهم. می خواستم در رو ببندم دیدم همینطوری منتظره با قیافه آویزون! اصلاً نمی فهمیدم که منظورش چیه... من هنوز تو عالی قاپو سیر می کردم!!! فهمیدم که اشتباه کرده و متوجه نیست که من آنلاین حساب کردم... وایساده بود که پول بگیره! من هم که کلاً تو این دنیا نبودم! قیافه هامون که زل زده بودیم به هم بامزه بود... تقریباً همزمان دوزاری هامون افتاد! خوشحال شدم! چون در حال حاضر هیچ ایده ای ندارم کیف پولم کجاست و چقدر توش نقد هست، حتی اگه می خواستم تیپ اضافی هم بدم... P:
***
آدمیزاد حالش بده/بد بوده، کلاس هاشو غیبت داشته، کلاً زندگی اش تعطیل بوده... خیلی ضایعه اگه تحویل پیشنویس تزش رو دو-سه روز با تأخیر بده؟... هان؟... آهان!... من هم همینو می گم! قربون آدم چیزفهم!!!
***
برم غذا. 
***
به منظور پیدا کردن یه نموره هم که شده اطلاعات درباره مسجد دارالشفاء و در صورت امکان، پیدا کردن حتی یه دونه عکس داشتم تو اینترنت غلت می زدم (بله بله! می دونم اصلاً کار علمی ای نیست، اون هم برای دقایق آخر تز! اما از اطلاعات در حد صفر و بلکه منفی بهتره که! لااقل یه ایده ای به آدم می ده...) خلاصه... در امتداد پیدا کردن "هیچی" متوجه شدم که کمیته ای تشکیل شده برای پیدا کردن درجه انحراف مساجد اصفهان از قبله!!! یعنی پلان مسجدها در دسترس نیست، گوگل ارت هم که مرده و نمی شه بهش اعتماد کرد خدایی نکرده.... فقط مونده بود یکی دونه دونه تو مسجد ها بررسی در محل سایت انجام بده ون هم کاملاً دستی... برای حساب کردن  درجه تابش خورشید و غیره... پووووف! یعنی خدایی نکرده کسی نمی تونه واسه میراث کار کنه تا لااقل سایتشون نخوابه از شدت بی استفادگی که! یا این که بدبخت ها همش دست گدایی جلو این و اون دراز نکنن برای چندرغاز بودجه... این چیزها تو مملکت اسلامی و نه مملکت ایرانی مهم تره! یه تیکه از گزارش کمیته تعيين قبله مساجد قديمي شهر اصفهان:
...چون روش اندازه‌گيري ما بر اساس زاويه سمت خورشيد استوار بود و ارتفاع خورشيد در اين ايام كاهش پيدا كرده بود با توافق كار موقتاً كنار گذاشته شد...
 از وقتی یادمه، دلم برای میراث سوخته، این هم روش!
***
آدم چرا تلویزیون بخواد وقتی لپ تاپ هست و اینترنت و کاش بعضی وقت ها نبود که آدم درس بخونه! پووف! اسکار زنده می بینیم/می شنویم همچین و همچین گل گندم...
***
اسکار دیدم، تموم شده، حالا به خودم فحش می دم که عقبی و این چه کاری بود!!! پووووف!
***
.
.
.
یادم اومد از دیشب که یادم رفته این رو پست کنم...
این رو می نویسم و تمام:
امروز حمام بارون گرفتم... چترم تو کیفم بود. ژاکتم هم کلاه داشت... بارون می خواستم ولی... خودم رو از خودم شُست و بُرد....

No comments:

Post a Comment