Sunday, January 20, 2013

زرد

دلی که غیب‌نمای است و جامِ‌جم دارد *** زِ خاتمی که دمی گُم شود چه غم دارد؟
به خط و خال گدایان مده خزینه دل! *** به دست شاه‌وَشی ده که مُحترم دارد
نَه هر درخت تحمل کند جفای خزان *** غلام همت سروَم که این قدم دارد
رسید موسمِ آن، کز طرب، چو نرگس مست *** نهد به پایِ قدح هرکه شِش دِرَم دارد
زر از بهای مِی اکنون، چو گُل، دریغ مدار *** که عقلِ کل به صدت عیب مُتَّهم دارد
ز سِرِ غیبْ کس آگاه نیست، قصه مخوان! *** کدام مَحرَمِ دل ره در این حرم دارد؟
دلم، که لاف تَجَرد زدی، کنون صد شغل *** به بوی زلف تو، با باد صبحدم دارد
مراد دل ز که پرسم؟ که نیست دلداری *** که جلوه‌ی نظر و شیوه‌ی کَرَم دارد
ز جَیْبِ خِرقِه‌ی حافظ چه طَرْفْ بتوان بست؟ *** که ما صمد طلبیدیم و او صنم دارد

گیسویس از باد و باران گشته آشفته... در مویش گویی مروارید خندان خفته...
این آهنگه رو دووووست دارم یعنی!
*
کتاب اشعار امینپور کشف کردم. خوشحالم الان.
*
گره بگشود از ابرو، بر دلهای یاران زد.
*
پرواز پرنده‌ها رو بالای پنجره‌ام دوست دارم. صداشون رو دوست دارم... آزاد... رها...
وقتی دخترکی کنارم خوابیده که دوستش دارم... با تمام مفهوم "سادگی"!
*
فکر کنم دلم میخواد گربه داشته باشم. اینبار جدی.
بعد حسادتش رو تحریک میکنم که رقابت کنه که اون رو بیشتر بغل میکنم یا "گیلبرت" رو...
*
شعر زرد:
دیگران می‌پرسند: بیـــــداری؟
آری بی "دار"م
چرا که اگر "دار"ی داشتم
یا قالی زندگیم رو خودم میبافتم
یا زندگیم را به "دار" می آویختم و خلاص
پس بی"دار" بی"دار"م .....!
خودم رو باور نمیکنم!
مهمتر از اون، باور نداشتم که صدای احساساتم بلندتر از منطقمه...
*
دلم میخواد عمودی رو دیوار راه برم... سایه‌ام باید جذاب باشه...
*
وقتی، پویان، پویانِ همسایه حرف میزنه:
*
رقص چیز خوبیه. طراحی رقص چیز بهتریه.... یا حداقل میتونم بگم هیجان‌انگیزه...

No comments:

Post a Comment