Sunday, December 19, 2010

I survived!

DOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOOONE!!!!!

finally done with this damn semester on Sunday 19, 2010 at 7:08am!
Dear lord, appreciate your efforts!!!!!!
Signature: S. Negar Tabibian

ps. what should I do now? sleeping for like 1hour or packing??

زخم خورده و خسته و کج و کوله و چشم های لوچ و موهای کثیف و بدن بوگندو و درد استخون و.... یعنی نگار فعلی.
هفت کله خواب... یعنی نگار در یک ساعت آینده.
در حال بدو بدو برای تمیز کردن جنگل و بازار سمساری که طی یک ماه اخیر توش زندگی می کرده و می لولیده یعنی نگار در دو ساعت آینده.
در حال کشیدن نفس راحت یعنی نگار در چهار ساعت آینده، کش اومدن توی قطار و نگاه کردن به یک "بیرون زیبای برفی" که جلوی چشمش مدام عقب می مونه...

نگار از الان به بعد یه لبخند از سر آرامش رو لبهاشه

پینوشت. خبر هدفمند شدن رو شنیدم. (اگه لطفاً به کسی برنخوره این وسط) فکر کردم که واقعاً فاند رو لازم دارم! از ساندیس خور اضافی بودن روز به روز بیشتر بیزار می شم

پینوشت بعد از تألیف: یک کم فکر کردم تو همین حس خماری و دیدم انگار بدو بدوی زندگی من تموم نمی شه. فقط از حالتی به حالت دیگه تبدیل می شه!!!

1 comment:

  1. سلام
    اول اينکه مبارکهههههه!
    دوم اينکه خدا آخر عاقبتمونو بخیر کنه با حذف کردن نه هدفمند کردن!
    سوم اینکه شما بنیان گذار قانون پایستگی مشکلات شدی.
    چهارم اینکه مشکلات شیرینی زندگی اند. هر چی بیشتر زندگی شیرین تر

    ReplyDelete