Tuesday, June 5, 2012

زندگی. بابایی. زندگی.

1. فکر کنم ناخواسته آدمهای خوب زندگیم رو زیاد آزار میدم.

2. بابایی، تولدت مبارک.
دوستت دارم.
و روز به روز بیشتر میفهمم که چقدر تک‌تک جزئیات زندگیم وابسته به باباست...
این فیلم کوتاه رو زیاد دوست دارم. عمیق دوست دارم...
بابایی، تولدت مبارک...

3. با آکشیتا رفتیم نمایشگاه ماشین!!! یعنی درواقع نمایشگاه اومد پیش ما، ولی خب! کلی از این ماشین قدیمیها دیدیم. از اینها که پوآرو داشت. دلم خواست!

4. امتحان رانندگی رد شدم. از خودم بدم میاد.

5. این:

6. فردا صبح با آکشیتا میریم شیکاگو و شب برمیگردیم. فکر کنم از آخرین باری که دونفره معمارانه به دنیا نگاه کردم زیاد گذشته... لبخند دارم.

7. خیلی کمتر از قبل، اما همچنان زیاد، پیش میاد که از خودم بدم میاد.

8. مهمترین: بابایی، دوستت دارم.

No comments:

Post a Comment