Sunday, April 25, 2010

من اشتباهی بودم! اونقدر که دارم عقده ای می شم

می گم ها! من چم (چه ام) شدس؟ (شده است)

هی به تاریخچه اصیل چنگیزخانی و سیدی و اصفهونی و فلاورجونی و شهرضاییم نگاه می کنم و هی هیچی از ریشه "هندی" توش پیدا نمی کنم! پس چرا ییهو جهش ژنتیکی پیدا کردم؟؟؟؟ می دونم اخیراً هی زیاد می گم اینو! ولی اخیراً واقعاً دارم از چندتا از این موسیقی هندی ها و رقص بالیوودی لذت می برم و این خیلی هم هماهنگ با مذاق روشنفکری نمای من نیست انگار! چم شدس؟

فکر کن! همیجوری الکی خوش، اینچیگی دانا، اینچیگی دانا قر بدی و تمام انرژی ات را خالی کنی... خب می چسبه دیگه!!! انگار مغزتو مثل یک ماشین که واسه استراحت موتورشو می ذاره زمین، یک چند دقیقه، بلکه چند ساعتی می ذاری زمین و از دست سر و صداش را حت می شی!!!! هممم... ماشین این کار را نمی کنه، نه؟؟؟

چیم دونیم والا! (چه می دونیم واالله)

پی نوشت: خیلی معلومه که من فوتوشاپ دوست دارم؟ دست ادوب درد نکنه که می ذاره آرزوهای آدم سه سوت واقعیت پیدا کنه... حالا همچین سه سوتِ سه سوت هم نه خوب... یاد سپیده (دختر عمه ام) به خیر.... دست مامان هم درد نکنه بیشترتر که من را از این عدم "خلقت" در چند ماه اخیر جدید نجات داد!!!

پی نوشت دو: من خیلی هم علاقه مند به واژه "اخیر" نیستم، خود این پست شدیداً اخیراً بود و می طلبید!!!!

4 comments:

  1. نگار دارم فکر میکنم اگه هند دنیا میومدی ! اونهمه فلفل هم می خوردی حتما آتش فشان می شدی!=))

    ReplyDelete
  2. من می تونم شماره شما رو داشته باشم؟ پویان میردامادی

    ReplyDelete
  3. می‌تونم شماره شما رو داشته باشم؟ پویان میردامادی

    ReplyDelete
  4. می بینم که راههای رسیدن به خدا را پیدا کردی!!!!! p:

    ReplyDelete