Thursday, May 9, 2013

زندگینامه، زندگی - نامه، زن - دگی - نامه، زن - دگ - یـ - نام - ـه

این یک هفته حجم کتاب خوندنم به میزان چشمگیری افزایش پیدا کرده. خیلی دارم باسواد میشم. خیلی دارم میفهمم. خیلی خوبه. و خیلی سخت.

دلم برای شادابی از دست رفته‌ام تنگ شده و میجنگم تا برگردم بهش. همین نزدیکه. همین گوشه کنارها! 
خوشحالم :)
*
من درک نمیکنم این سیل بارون، تو این دشتهای بی سر و ته Midwest، از کجا میاد....
بعد حالا این هم مهم نیست که این دوش آب گرم از کجا میاد، بیاد! کی بخیله.... ولی مناطق محروم رو گذاشته تو جیبش آخه! اینترنت چرا قطع میشه خووووو!
*
هر چقدر هم که ضعيف باشیم، گاهی اوقات
می توانیم تکیه گاه کسی باشیم!
~ تهمینه میلانی
اما من،
این روزها،
به کلماتی در زمین، مشکوکم.
*
برو سراغ رئیس.
جالب شده این ماجرای ترم آخر.....

بعد-نوشت:
این خیلی زیباست. به طرز غریبی بهم ایده میده که میشه از اوج کثافت، زیبایی رو خلق کرد....


No comments:

Post a Comment