Monday, February 13, 2012

ولنتاین برفی... ولنتاین زیبا...

برف می بارد، برف...
مملکت من آتش، خانه من برفی...

زیبا بود امشب... به عبارتی بس دونفره بود هوا... رفتم و راه رفتم... رفتم و حس کردم برف را... رفتم و به جان می‌خرم سرماخوردگی بعدش را!!!!!
تبریک... به خودم که سرشار شده‌ام از عشق... به همه اونهایی که سرشارم کرده اند از عشقشون...



دوست داشتم برم و بشینم تا صبح میان برف... دوست دارم هنوز هم... چرا ترس از آدمیزاد نمی ذاره واقعاً؟

پینوشت:... عید عاشق هرشبه، تقویم و ساعت نمی خواد...

1 comment: