Monday, January 29, 2018

یافتم! یافتم! و از حمام زدم بیرون. ارشمیدس-طور!

به ذهن خطور کرد که بهترین جا برای خودکشی، کره شمالیه و بس... یا شاید لیبی مثلا. یا ونزوئلا. برای کسی، یادآور چیزی نیست. "مکان و خاطرات دردناک" دورند... خیلی دور... هر روز باهاشون مواجه نمیشن مردم... و تئوری های توطئه، تمام غم ها رو خاکستری میکنه و بعد توی مه، قورت میده... و خوبه دیگه. خوب. کسی هم به بالینت نمیاد. همونطور که در زندگیت هم نیومد... 
به سبک نارنجی، ایش... بدم میاد از این بچه موشها که موقع زندگی نبودند و نمیخواستی هم که باشند، حالا اما بعد مرگ، نزدیک تر مادر میشن... نزدیک تر از بهزاد حتی... کلا نزدیکی، بده!
و باز تولدمه. سالگرد مرگم!

به گمونم قبل از هند یا کره شمالی، باید یه سر برم سراغ پرومته‌ئا. بهش بگم دنبال دوست میگردم. دنبال دوست نمیگردی؟

1 comment:

  1. بری باهاش دوست بشی که بعد نزدیک بشید؟ نقض غرض شد که.

    ReplyDelete