Tuesday, September 25, 2012

کلاس و درس و خواب و... همینها دیگه...

غر... غر... غر... خُر... خر... غر... خر... خر... پوف.... خر.. غر...
و من میتونم! آره... آره! من میتونم!

پینوشت: موضوع تزم رو خیــــــــــلی دوست دارم. حرف زدن با پناهنده های عراقی خیلی تجربه جالبیه... اینکه حس کنم دارم براشون یه کاری میکنم شدیداً راضی کننده است! حتی اگه در حد تحقیق و طراحی روی کاغذ باشه...
اساساً من باید میرفتم مددکار اجتماعی میشدم! این یه قلم از مامان بهم ارث رسیده به گمونم!
یه مددکار اجتماعی خود-مشکل دار!!!!!!

No comments:

Post a Comment